زرنگ

این داستان نیست،یعنی ادعای داستان در موردش ندارم،امروز بعد از مدتها اومد و نوشتمش . همین.نمیدونم شاید خیلی بی ربط باشه . خلاصه منظور اینکه خیلی به گیرنده های خودتون دست نزنید.

کار هام شده یه کلاف دست و پاهامو به هم گره زده،نمیفهمم کی میرم کارخونه،کی میام،همینجور هل هلکی از این طرف به اونطرف میدوم. نمیفهمم کی صبح شد کی شب.آدم نمیفهمه کی پیر میشه.. والا

نه تفریحی نه استراحتی....هیچی ..دیروز توآینه نگاه کردم ،می بینم یه چین افتاده گوشه چپ لبم،اینا.. قشنگ معلومه، اصلا نفهمیدم کی ... باورت میشه صبح به صبح یادم میره تو آینه هم نگاه کنم، لکه؟ آره والا ،نیستم سرآوریش کنم، میاد سروته خونه رو گربه شور میکنه،قد خون باباش هم پول میگیره،همون به قول تو باید بیافتم دنبال یه جای نقلی تر،هم ضفت و رفتش آسونتره هم خرجش کمتره..آره مثل خونه منیژه خیلی خوبه! اتفاقا هر روز سرویس از سر کوچش رد میشه،خیلی دنجه کوچه شون....خیلی وقته ازش خبر ندارم. چی کارا میکنه؟لابد کیف دنیا ...خوب بود؟ ااا.. خونش که خیلی خوبه، کوچیک نبود که! خودش خوبه حالا؟هنوز مانکنه؟

نه بابا من که ....اینم خریدم گذاشتم اینجا آینه دق،وقت نکردم یه بار روش بدوم،شده جالباسی، آره اگه من خوبم پس منیژه چی بود؟ اااااا نه بابا؟ . خوب ..پس خرش از پل گذشته خودشو ول کرده دیگه... بابا فیلمشه..نشناختیش، میترسه چشش بزنن الکی وزاریات میخونه ،بسکه زرنگه .من باید افسرده شم نه اون اوون که همش به تفریحه و گردشه...به خدا پریروزها گریه ام گرفته بود، اومدم خونه ،رو پا بند نبودم،شکم خالی این واحد پایینی هم لامصب یه بوی آش رشته ای را انداخته بود تا ساختمون که نمیدونی، فقط میخواستم چشامو ببندم واکنم خونمون باشم، مرخصی ندارم فعلا، حالا شایدعید.نه قربون دستت فقط اون نون رو بیار،حالا دختره نشسته سر زندگیش خانمی میکنه دیگه چی میخواد، خوب راستم میگه، واسه چندغاز نمیخواد زنش مرده و هلاک بیاد خونه، آره معلوم بود آدم حسابیه،بخور تورو خدا تعارف نکن دیگه، آره غذاش خیلی خوبه، مشتری دائمم ،هوامو داره،خوب برشته میکنه، بره کلاس ورزش، نقاشی ،خطاطی ،چه میدونم سر خودشو گرم کنه دیگه،رو هوا بودن و معلق بودن و این حرفا رو نداره که! بگو نشین جلوتلوزیون اراجیف این روانشناسا رو گوش کن.بابا به خدا مردم خوشی میزنه زیر دلشون، از بیکاری مینالن. خدا بده شانس منکه آرزومه والا،یکی یه پولی ماهانه میداد بهم میگفت بشین تو خونه، والا اگه جیکم در میومد، من زرنگم،کی گفت؟ میگفتی چه زرنگی دیدی ازش؟نکنه اسم سگدو زدن شده زرنگی و ما خبر نداریم؟ نه نه دستات و خیس نکنی ها،همه رو میزارم تو ماشین. حالا کی رفتی خونش؟ کاش میپرسیدی اونطرفا خونه خالی سراغ نداره.